Persian Vocabulary
Click on letter: GT-Google Translate; GD-Google Define; H-Collins; L-Longman; M-Macmillan; O-Oxford; © or C-Cambridge
GT
GD
C
H
L
M
O
a
GT
GD
C
H
L
M
O
accepted
/əkˈsep.tɪd/ = ADJECTIVE: پذیرفته, مقبول;
USER: پذیرفته, پذیرفته شده, قابل قبول, پذیرفته شده است, قابل قبول است
GT
GD
C
H
L
M
O
activities
/ækˈtɪv.ɪ.ti/ = NOUN: عملیات;
USER: فعالیت, فعالیت های, فعالیتهای, فعالیت ها, فعالیتها
GT
GD
C
H
L
M
O
advertising
/ˈadvərˌtīz/ = NOUN: اعلان, اگهی;
USER: تبلیغات, تبلیغاتی, های تبلیغاتی, تبلیغات در, تبلیغاتی در
GT
GD
C
H
L
M
O
alfa
= USER: آلفا, آلفا به,
GT
GD
C
H
L
M
O
alpine
/ˈæl.paɪn/ = ADJECTIVE: واقع در ارتفاع زیاد, الپی;
USER: واقع در ارتفاع زیاد, ALPINE, کوهستانی, آلپی, آلپاین
GT
GD
C
H
L
M
O
and
/ænd/ = CONJUNCTION: و, و;
USER: و, ها و, و در, و به, است و
GT
GD
C
H
L
M
O
argos
GT
GD
C
H
L
M
O
automobile
/ˌôtəmōˈbēl/ = NOUN: خودکاری, دستگاه تنظیم خودکار, کنترل و هدایت دستگاهی بطور خودکار;
USER: اتومبیل, خودرو, خودرو سازی, خودرو در, خودرو به
GT
GD
C
H
L
M
O
be
/biː/ = VERB: بودن, شدن, ماندن, امر فعل بودن, وجود داشتن, زیستن;
USER: بودن, باشد, شود, تواند, می شود
GT
GD
C
H
L
M
O
before
/bɪˈfɔːr/ = PREPOSITION: قبل از, پیش از, پیش, پیش ازانکه;
ADVERB: قبل, پیشتر, سابق, جلو, در حضور, سابقا, پیش ازانکه;
USER: قبل از, قبل, پیش, پیش از, قبل از اینکه
GT
GD
C
H
L
M
O
box
/bɒks/ = NOUN: جعبه, صندوق, قوطی, محفظه, لژ, بوکس, ضرب, حعبه, اطاقک, جای ویژه, توگوشی;
VERB: بوکس بازی کردن, در جعبه محصور کردن, مشت زدن, مشت بازی کردن, در قاب یا چهارچوب گذاشتن;
USER: جعبه, کادر, صندوق, جعبه های, جعبه را
GT
GD
C
H
L
M
O
brochure
/ˈbrəʊ.ʃər/ = NOUN: جزوه, رساله, کتاب کوچک صحافی نشده که گاهی جلد کاغذی دارد;
USER: جزوه, بروشور, بروشور محصول, بروشور به, بروشور را
GT
GD
C
H
L
M
O
by
/baɪ/ = PREPOSITION: توسط, با, بوسیله, از, بواسطه, بدست, بتوسط, از کنار, نزدیک, پهلوی;
ADVERB: کنار, در کنار;
USER: توسط, شده توسط, با, بوسیله, از
GT
GD
C
H
L
M
O
cabriolet
/ˈkabrēəˌlā/ = NOUN: درشکه دو چرخه;
USER: درشکه دو چرخه, CABRIOLET, کروکی
GT
GD
C
H
L
M
O
campaign
/kæmˈpeɪn/ = NOUN: سفر, لشکر کشی, یک رشته عملیات جنگی, مسافرت درداخل کشور;
USER: کمپین, مبارزات انتخاباتی, مبارزات انتخاباتی در, در مبارزات انتخاباتی, مبارزات انتخاباتی به
GT
GD
C
H
L
M
O
car
/kɑːr/ = NOUN: اتومبیل, واگن, اطاق راه اهن, هفت ستاره دب اکبر, اطاق اسانسور;
USER: اتومبیل, ماشین, خودرو, ماشین را, ماشین های
GT
GD
C
H
L
M
O
cars
/kɑːr/ = NOUN: اتومبیل, واگن, اطاق راه اهن, هفت ستاره دب اکبر, اطاق اسانسور;
USER: اتومبیل, ماشین, خودروهای, خودرو, ماشین ها
GT
GD
C
H
L
M
O
chez
GT
GD
C
H
L
M
O
collaboration
/kəˌlæb.əˈreɪ.ʃən/ = NOUN: همکاری, همدستی, تشریک مساعی, خیانت;
USER: همکاری, با همکاری, همکاری در, همکاری و مشارکت, تشریک مساعی
GT
GD
C
H
L
M
O
compact
/kəmˈpækt/ = ADJECTIVE: جمع و جور, متراکم, محکم, بهم پیوسته, غلیظ;
NOUN: پیمان, موافقت;
VERB: فشرده کردن, بهم فشردن, بهم متصل کردن, ریز بافتن, سفت کردن;
USER: جمع و جور, متراکم, پیمان, جمع و جور است, جمع و جور و
GT
GD
C
H
L
M
O
concept
/ˈkɒn.sept/ = NOUN: مفهوم, تصور کلی, فکر;
USER: مفهوم, مفهومی, مفهوم را, مفهوم به
GT
GD
C
H
L
M
O
coup
/kuː/ = NOUN: کودتا;
VERB: بر هم زدن;
USER: کودتا, کودتای, کودتایی, کودتا را, کودتا در
GT
GD
C
H
L
M
O
cx
GT
GD
C
H
L
M
O
d
/əd/ = NOUN: حرف چهارم الفبای انگلیسی, علامت عدد 500 در اعداد رومی;
USER: د, D, ت, D در, D به
GT
GD
C
H
L
M
O
del
/del/ = USER: دل, قسمت, واحد, حذف
GT
GD
C
H
L
M
O
design
/dɪˈzaɪn/ = NOUN: طرح, نقشه, زمینه, تدبیر, قصد, خیال, طراح ریزی;
VERB: طرح کردن, قصد کردن, تخصیص دادن, تدبیر کردن;
USER: طرح, طراحی, های طراحی, طراحی و, طراحی شده
GT
GD
C
H
L
M
O
designer
/dɪˈzaɪ.nər/ = NOUN: طراح;
USER: طراح, طراحی, طراح و, طراح با, طراح به
GT
GD
C
H
L
M
O
director
/daɪˈrek.tər/ = NOUN: کارگردان, مدیر, رئيس, هدایتکننده, متصدی, اداره کننده, فرنشین;
USER: مدیر, کارگردان, رئيس
GT
GD
C
H
L
M
O
education
/ˌed.jʊˈkeɪ.ʃən/ = NOUN: اموزش, اموزش و پرورش, معرفت;
USER: آموزش و پرورش, آموزش, تحصیلات, آموزش به
GT
GD
C
H
L
M
O
espace
GT
GD
C
H
L
M
O
experience
/ikˈspi(ə)rēəns/ = NOUN: تجربه, ورزیدگی, ازمایش, اروین, ازمودگی, کارازمودگی, مکتب, خبرگی;
VERB: تجربه کردن, تحمل کردن, کشیدن;
USER: تجربه, تجربه ای, را تجربه, از تجربه, تجربه های
GT
GD
C
H
L
M
O
ext
/ɪkˈspresɪdʒ/ = USER: EXT, داخلی, EXT این, های EXT, EXT در
GT
GD
C
H
L
M
O
exterior
/ɪkˈstɪə.ri.ər/ = ADJECTIVE: بیرونی, خارجی, خارج, ظاهری, ظاهر, واقع در سطح خارجی, صوری, خارجه;
NOUN: ظاهر, ظواهر;
USER: خارجی, بیرونی, خارج, ظاهری, ظاهر
GT
GD
C
H
L
M
O
fiat
/ˈfiː.æt/ = NOUN: حکم, اجازه, حکمی, امر, رخصت;
USER: حکم, بدون پشتوانه, رخصت, امر, حکمی
GT
GD
C
H
L
M
O
followed
/ˈfɒl.əʊ/ = VERB: دنبال کردن, پیروی کردن, تعقیب کردن, پیروی کردن از, متابعت کردن, فهمیدن, درک کردن, در ذیل امدن;
USER: به دنبال, دنبال, پس از, به دنبال آن, و به دنبال
GT
GD
C
H
L
M
O
for
/fɔːr/ = PREPOSITION: برای, مربوط به, بخاطر, در برابر, بمنظور, برای اینکه, در مدت, در مقابل, بجهت, از طرف, بجای;
CONJUNCTION: زیرا که;
USER: برای, را برای, به مدت, ها برای, شده برای
GT
GD
C
H
L
M
O
freelance
/ˈfriː.lɑːns/ = NOUN: نویسنده غیر وابسته, کار کردن بدون وابستگی بحزب یا جماعتی;
VERB: مفرد کار کردن;
USER: مفرد کار کردن, آزاد, مستقل, نگار آزاد, ای مستقل است
GT
GD
C
H
L
M
O
full
/fʊl/ = ADJECTIVE: پر, کامل, کامل, تمام, مملو, انباشته, سیر, مفصل, لبریز, بالغ, مطلق, رسیده, اکنده;
NOUN: فول, پری;
USER: کامل, پر, تمام, مملو, فول
GT
GD
C
H
L
M
O
future
/ˈfjuː.tʃər/ = ADJECTIVE: بعدی, مربوط باینده;
NOUN: اینده, بعد اینده, اتیه;
USER: بعدی, آینده, در آینده, آینده ای, های آینده
GT
GD
C
H
L
M
O
futuristic
/ˌfyo͞oCHəˈristik/ = ADJECTIVE: مربوط به اینده;
USER: مربوط به اینده, اینده, به اینده, های مربوط به اینده, آینده نگرانه
GT
GD
C
H
L
M
O
german
/ˈdʒɜː.mən/ = USER: آلمانی, آلمان, در آلمان, آلمان در
GT
GD
C
H
L
M
O
golf
/ɡɒlf/ = NOUN: بازی چوگان یا گلف;
USER: گلف, های گلف, زمین گلف, گلف در, گلف را
GT
GD
C
H
L
M
O
gp
/ˌdʒiːˈpiː/ = USER: GP, دکتر خانوادگی, دکتر خانوادگی تان, gp با
GT
GD
C
H
L
M
O
gt
= USER: پیداکنید, GT, GT به, GT در, GT و
GT
GD
C
H
L
M
O
hardtop
/ˈhɑːd.tɒp/ = NOUN: ماشین سقف دار;
USER: سخت افزار, ماشین سقف دار,
GT
GD
C
H
L
M
O
illustration
/ˌɪl.əˈstreɪ.ʃən/ = NOUN: تصویر;
USER: تصویر, تصویر سازی, مثال, تصویرگری, تصویرسازی
GT
GD
C
H
L
M
O
illustrations
/ˌɪl.əˈstreɪ.ʃən/ = NOUN: تصویر;
USER: تصاویر, تصویر, تصویرگری, تصویرهای, از تصاویر
GT
GD
C
H
L
M
O
illustrator
/ˈiləˌstrātər/ = NOUN: געמעל, ילוסטראַציע;
USER: تصویرگر, تصویرساز, ایلوستریتور, تصویرسار
GT
GD
C
H
L
M
O
in
/ɪn/ = PREPOSITION: به, از, با, توی, هنگام, روی, بر حسب, در ظرف, بالای, نزدیک, اندر, در توی, بطرف, نزدیک ساحل;
USER: به, در, را در, از, با
GT
GD
C
H
L
M
O
interior
/ɪnˈtɪə.ri.ər/ = ADJECTIVE: داخلی, درونی, دور از مرز, دور از کرانه;
USER: داخلی, داخله, فضای داخلی, داخل کشور, های داخلی
GT
GD
C
H
L
M
O
internships
/ˈɪn.tɜːn.ʃɪp/ = NOUN: دوره انترنی, انترن بودن;
USER: کارآموزی, های کارآموزی, کارآموزی در, انترنی, انترنتی,
GT
GD
C
H
L
M
O
laguna
= NOUN: چشمه اب گرم, مرداب, دریاچه, جای کم عمق دریا;
USER: چشمه اب گرم, مرداب, لاگونا, جای کم عمق دریا, لاگونا در,
GT
GD
C
H
L
M
O
layout
/ˈleɪ.aʊt/ = NOUN: طرح, طرح بندی, ترتیب, بساط, اسباب;
USER: طرح, طرح بندی, چیدمان, طرح های, صفحه آرایی
GT
GD
C
H
L
M
O
life
/laɪf/ = NOUN: زندگی, عمر, حیات, جان, زیست, دوران زندگی, دوام, حبس ابد, رمق, مدت;
USER: زندگی, عمر, حیات, جان, زندگی است
GT
GD
C
H
L
M
O
mobile
/ˈməʊ.baɪl/ = ADJECTIVE: سیار, متحرک, قابل تحرک, قابل حرکت;
NOUN: خانه متحرک, غوغا;
USER: سیار, های تلفن همراه, متحرک, تلفن همراه در, تلفن همراه به
GT
GD
C
H
L
M
O
monaco
= USER: اهل موناکو, MONACO, موناکو, موناکو Monaco, موناکو از
GT
GD
C
H
L
M
O
mos
/ˌemˈəʊ/ = USER: MOS, mos و, اختالف آماری معنی داری, اختالف آماری معنی, MOS که
GT
GD
C
H
L
M
O
mot
/mō/ = NOUN: سخن نغز, بذله, کلمه, نکته;
USER: سخن نغز, MOT, بذله, نکته, کارت معاینه ی فنی,
GT
GD
C
H
L
M
O
motorcycles
/ˈmōtərˌsīkəl/ = NOUN: موتورسیکلت;
USER: موتور سیکلت, حمل موتورسیکلت, موتور سیکلت های, موتور سیکلت به, خودرو و موتورسیکلتهای
GT
GD
C
H
L
M
O
not
/nɒt/ = USER: not-particle, not, none, not, no, not, not;
USER: نه, نمی, نشده است, نمی کند
GT
GD
C
H
L
M
O
nov
/nəʊˈvem.bər/ = USER: نوامبر
GT
GD
C
H
L
M
O
oct
/ɒkˈtəʊ.bər/ = USER: اکتبر
GT
GD
C
H
L
M
O
one
/wʌn/ = یکی, تک, یگانه;
PRONOUN: کسی;
NOUN: شخص, آدم, واحد, یک واحد, یک عدد, شخصی, عدد یک, شماره یک, یکی از همان;
USER: یک, یکی, یکی از, کسی, شخص
GT
GD
C
H
L
M
O
p
/piː/ = NOUN: شانزدهمین حرف الفبای زبان انگلیسی;
USER: ص, P, فسفر, بود, سرنشین
GT
GD
C
H
L
M
O
participating
/pɑːˈtɪs.ɪ.peɪt/ = ADJECTIVE: شرکت کننده;
USER: شرکت کننده, شرکت, های شرکت کننده, شرکت کننده در
GT
GD
C
H
L
M
O
ph
/ˌpiːˈeɪtʃ/ = USER: PH, PH را, ph به
GT
GD
C
H
L
M
O
present
/ˈprez.ənt/ = ADJECTIVE: حاضر, موجود, فعلی, اکنون;
NOUN: هدیه, زمان حال, تقدیم, زمان حاضر, تحفه, اهداء, پیشکش, سفته;
USER: ارائه, حال حاضر, در حال حاضر, را ارائه, ارائه می
GT
GD
C
H
L
M
O
preview
/ˈpriː.vjuː/ = NOUN: پیش دید, اطلاع قبلی, پیش چشی;
VERB: پیش دید کردن, قبلا رویت کردن;
USER: پیش دید, پیشنمایش, پیش نمایش, پیش, پیشنمایش است
GT
GD
C
H
L
M
O
programs
/ˈprəʊ.ɡræm/ = NOUN: برنامه, پروگرام, دستور, مرام, نقشه, دستور کار, روش کار;
USER: برنامه, برنامه های, برنامه ها, از برنامه, برنامه هایی
GT
GD
C
H
L
M
O
project
/ˈprɒdʒ.ekt/ = NOUN: پروژه, طرح, نقشه, پروژه افکندن;
VERB: طرح ریختن, نقشه کشیدن, طرح ریزی کردن, برجسته بودن, پیش افکندن, پرتاب کردن;
USER: پروژه, طرح, پروژه های, پروژه را, پروژه به
GT
GD
C
H
L
M
O
projects
/ˈprɒdʒ.ekt/ = NOUN: پروژه, طرح, نقشه, پروژه افکندن;
USER: پروژه, پروژه های, پروژه ها, ها طرح های, از پروژه
GT
GD
C
H
L
M
O
prototype
/ˈprəʊ.tə.taɪp/ = NOUN: نمونه اولیه, شکل اولیه, نمونه اصلی, نخستین بشر, اصل ماده, نخستین افریده, مدل پیش الگو, پیش گونه, ضابطه;
USER: نمونه اولیه, نمونه, شکل اولیه, نمونه اولیه است, نمونه ی اولیه
GT
GD
C
H
L
M
O
r
/ɑr/ = USER: R, R در, R را, r به,
GT
GD
C
H
L
M
O
racecar
= USER: ماشین مسابقه, ماشینهای مسابقه, ماشینهای مسابقه ای,
GT
GD
C
H
L
M
O
racoon
/rækˈuːn/ = NOUN: راکون;
USER: راکوون, راکون,
GT
GD
C
H
L
M
O
range
/reɪndʒ/ = NOUN: محدوده, برد, حدود, حوزه, تیر رس, رسایی, دسترسی, خط مبنا, منحنی مبنا, چشم رس;
VERB: تغییر کردن, در صف اوردن, اراستن, مرتب کردن, میزان کردن, سیر و حرکت کردن;
USER: محدوده, دامنه, برد, حدود, در محدوده
GT
GD
C
H
L
M
O
reval
GT
GD
C
H
L
M
O
reveal
/rɪˈviːl/ = VERB: فاش کردن, ظاهر ساختن, معلوم کردن, ظاهرکردن, اشکار کردن;
USER: فاش کردن, آشکار, را آشکار, نشان می دهد, را فاش
GT
GD
C
H
L
M
O
roadrunner
/ˈrəʊdˌrʌn.ər/ = NOUN: مرغی شبیه فاخته تکزاس, کوکوسان;
USER: راننده, مرغی شبیه فاخته تکزاس,
GT
GD
C
H
L
M
O
romeo
/ˈrōmēˌō/ = USER: رومئو, رومه او, و رومئو, رومئو و, و Romeo"
GT
GD
C
H
L
M
O
run
/rʌn/ = VERB: دویدن, اداره کردن, ادامه دادن, راندن, پخش شدن, پیمودن, دایر بودن;
NOUN: رانش, ترتیب, سلسله, تک, ردیف;
USER: دویدن, اجرا, را اجرا, اجرا کنید, را اجرا کنید
GT
GD
C
H
L
M
O
running
/ˈrʌn.ɪŋ/ = ADJECTIVE: جاری, دونده, مداوم, مناسب برای مسابقه دو, پویا;
USER: جاری, حال اجرا, در حال اجرا, حال اجرا است, حال اجرا در
GT
GD
C
H
L
M
O
s
= NOUN: نوزدهمین حرف الفبای انگلیسی;
USER: بازدید کنندگان, ها, کنندگان, ثانیه
GT
GD
C
H
L
M
O
scale
/skeɪl/ = NOUN: مقیاس, اندازه, ترازو, درجه, معیار, گام, فلس, پوسته, نسبت, تناسب, کفه ترازو, وزن, پله, هر چیز پله پله, مقیاس نقشه, وسیله سنجش, خط مقیاس, هر چیز مدرج, پولک یا پوسته بدن جانور, اعداد روی درجه گرماسنج و غیره;
VERB: مقیاس کردن, نقشه کشیدن, مقیاس گذاشتن, پیمودن, توزین کردن;
USER: مقیاس, در مقیاس, اندازه, مقیاس های, با مقیاس
GT
GD
C
H
L
M
O
seat
/siːt/ = NOUN: صندلی, مقر, جا, جایگاه, مسند, مرکز, نیمکت, نشیمن, نشیمن گاه, کفل, سرین, محل اقامت, مدار, مستقر;
VERB: نشاندن, جایگزین ساختن;
USER: صندلی, مقر, جا, جایگاه, مسند
GT
GD
C
H
L
M
O
show
/ʃəʊ/ = NOUN: نمایش, نشان, نشان دادن, اثبات, جلوه, ارائه, مظهر;
VERB: نشان دادن, نمایاندن, نمودن, ابراز کردن, فهماندن;
USER: نشان, نشان می دهد, نمایش, نشان دادن, اثبات
GT
GD
C
H
L
M
O
six
/sɪks/ = sixth, six, six, six;
USER: شش, از شش, مدت شش, شش نفر
GT
GD
C
H
L
M
O
societies
/səˈsaɪ.ə.ti/ = NOUN: جامعه, انجمن, اجتماع, جمعیت, نظام اجتماعی, مجمع, محفل, انسگان, مصاحبت, شرکت, گروه, اشتراک مساعی;
USER: جوامع, از جوامع, جوامع را, جوامع در
GT
GD
C
H
L
M
O
space
/speɪs/ = NOUN: فضا, فاصله, جا, مساحت, وسعت, مدت معین, زمان کوتاه, دوره, حیز;
VERB: فاصلهگذاشتن, در فضا جا دادن, فاصله دادن;
USER: فضا, فضای, فاصله, در فضا, فضا را
GT
GD
C
H
L
M
O
special
/ˈspeʃ.əl/ = ADJECTIVE: ویژه, خاص, مخصوص, استثنایی, خصوصی, فاقد عمومیت, اخص;
USER: ویژه, خاص, مخصوص, ویژه ای, های ویژه
GT
GD
C
H
L
M
O
spider
/ˈspaɪ.dər/ = NOUN: عنکبوت, کارتنه, کارتنک, خون اشام;
USER: عنکبوت, عنکبوتی, عنکبوت است, تار عنکبوت, مرد عنکبوتی
GT
GD
C
H
L
M
O
sport
/spɔːt/ = NOUN: ورزش, بازی, سرگرمی, شوخی, الت بازی, شکار و ماهیگری و امثال آن, نمایش تفریحی;
VERB: بازی کردن;
USER: ورزش, ورزشی, های ورزشی, ورزش را, ورزش های
GT
GD
C
H
L
M
O
starck
= USER: استارک,
GT
GD
C
H
L
M
O
study
/ˈstʌd.i/ = NOUN: مطالعه, تحصیل, بررسی, درس, غور وبررسی, موضوع تحصیلی, اتاق مطالعه;
VERB: درس خواندن, خواندن, تحصیل کردن, مطالعه کردن, بررسی کردن, فرا گرفتن, اموختن;
USER: مطالعه, تحصیل, بررسی, درس, درس خواندن
GT
GD
C
H
L
M
O
text
/tekst/ = NOUN: متن, نص, کتاب درسی, مفاد;
USER: متن, متنی, متن به, های متنی
GT
GD
C
H
L
M
O
the
GT
GD
C
H
L
M
O
to
/tuː/ = PREPOSITION: به, برای, در, در برابر, نزد, سوی, پیش, بسوی, طرف, تا نسبت به, بطرف, بر حسب, روبطرف, to-particle, to;
USER: به, برای, تا, را به, در
GT
GD
C
H
L
M
O
trophy
/ˈtrəʊ.fi/ = NOUN: جایزه, غنیمت, یادگاری پیروزی, نشان ظفر;
USER: جایزه, غنیمت, جام, یادگاری پیروزی, جام قهرمانی را
GT
GD
C
H
L
M
O
truck
/trʌk/ = NOUN: کامیون, مبادله, معامله خردهریز, بارکش, واگن روباز, چرخ باربری;
VERB: معامله کردن;
USER: کامیون, کامیون های, کامیون ها
GT
GD
C
H
L
M
O
turin
= USER: تورین, شهر تورین, تورین همه, تورین و, تورین به
GT
GD
C
H
L
M
O
twin
/twɪn/ = NOUN: دوقلو, جفت, زوج, دوتا, توام, جوزا, هم شکمان;
ADJECTIVE: همزاد;
VERB: توام کردن, جفت کردن;
USER: دوقلو, های دوقلو, همزاد, جفت, توام
GT
GD
C
H
L
M
O
uno
/ˌnʌm.bə ˈwʌn/ = USER: UNO, اونو, UNO به, مخالفت ملی
GT
GD
C
H
L
M
O
v
/viː/ = NOUN: حرف بیست و دوم الفبای انگلیسی;
USER: V, پنجم, V را, V در
GT
GD
C
H
L
M
O
vp
/ˌviːˈpiː/ = USER: VP, معاونت, معاون, نایب رئیس, VP به
GT
GD
C
H
L
M
O
vw
/ˈvʌl.və/ = USER: VW, فولکس واگن, فولکسواگن, فولکس, VW در,
GT
GD
C
H
L
M
O
w
/ˈdʌb·əl·ju/ = USER: W, w را, ب, دبلیو, آ,
GT
GD
C
H
L
M
O
weekly
/ˈwiː.kli/ = ADJECTIVE: هفتگی, هفته به هفته, هفتهای یکبار;
USER: هفتگی, بارگیری در این هفته, هفته, بارگیری, در هفته
GT
GD
C
H
L
M
O
wheeler
//ˈ(h)wēlər/ = NOUN: چرخ دار, گردنده, چرخنده, دور زننده;
USER: چرخنده, ویلر, چرخ دار, گردنده, دور زننده
GT
GD
C
H
L
M
O
wind
/wɪnd/ = NOUN: ווילן, צאַוואָע
GT
GD
C
H
L
M
O
with
/wɪð/ = PREPOSITION: با, بوسیله, در جهت, پیش, برخلاف, بطرف, در ازاء, بعوض;
USER: با, را با, همراه با, و با, که با
GT
GD
C
H
L
M
O
without
/wɪˈðaʊt/ = PREPOSITION: بدون, بی;
ADVERB: بیرون, برون, بیرون از, از بیرون, بطرف خارج, انطرف;
USER: بدون, را بدون, و بدون, بی
GT
GD
C
H
L
M
O
work
/wɜːk/ = NOUN: کار, شغل, وظیفه, سعی, ساخت, زحمت, عملیات, موثر واقع شدن, چیز;
VERB: کار کردن, عمل کردن, زحمت کشیدن;
USER: کار, کار می کنند, کار کنند, کار کند, کار کردن
GT
GD
C
H
L
M
O
years
/jɪər/ = NOUN: سال, سنه;
USER: سال, سال های, سال ها, سال است, سال به
GT
GD
C
H
L
M
O
yrs
= USER: سال, ساله, ساله به, سال و
GT
GD
C
H
L
M
O
z
/zi/ = USER: Z, Z در, Z را, Z به,
116 words